از عشق ماه افتادی؟ با این 10 عارضه رصد ماه که ممکن است فراموش کرده باشید، به رصد همدم آسمانی ما برگردید. در این راهنما، 10 مورد از عوارض مورد علاقه خود را که مورد علاقه ماست، برای رصد در ماه نشان خواهیم داد.
هر ستارهشناس آماتوری عاشق ماه است. آماتورها تلسکوپهایشان را در باغشان نصب میکنند، به چشمی خیره میشوند و آنچه را که در نقشهها میتوانند ببینند، بررسی میکنند، و به دنبال بهترین عوارض روی ماه میگردند که درباره آنها شنیده و خواندهاند و با یافتن یکی پس از دیگریِ آنها در تاریکی زمزمه میکنند که یافتم.
“آه… پس این کوپرنیک است !” “این باید تیکو باشد !” “وای، آنها باید کوههای آپنین باشند.”
“آیا این… بله، فکر می کنم… دریای آسایش است !”
راهنمای ما در مورد نحوه رصد ماه را بخوانید
اما پس از مدتی، رابطه عاشقانهی بین بسیاری از ستاره شناسان آماتور جدید و ماه سرد میشود. ماه شروع به “تکراری” شدن میکند. اخترشناس که از تابش بازدارنده ماه ناامید شده است، شروع به عصبانیت از ماه میکند که قبلاً بسیار دوستش داشتند. به ماه پشت میکنند و تا آنجا که ممکن است از آن اجتناب میکنند، فقط زمانی که میدانند ماه در آسمان نخواهد بود، برای رصد آسمان شب بیرون میروند.
- اگر به تازگی رصد ماه را شروع کردهاید، راهنمای رصد 10 عارضه معروف ماه را بخوانید.
- برای یادگیری طراحی از ماه راهنمای اسکچ زدن از ماه را بخوانید.
اما نترس ما با نشان دادن 10 عارضه غیرمعمول ماه که شاید قبلاً هرگز ندیدهاید، کمکتان میکنیم تا شما که یک بار عاشق ماه شدهاید، دوباره عاشق آن شوید. همچنین به سوی چند مورد شناخته شدهتر که شایسته نگاهی مجدد هستند خواهیم رفت.
در اینجا راهنمای ما در مورد برخی از نادیده گرفته شدهترین عوارض ماه و نحوه پیدا کردن آنها است
10 عارضه ماه که مغفول مانده و کمتر دیده شده است
لانگرنوس (Langrenus)
وقتی ماه جوان است، یا هلال ماه چند روزه است یا در راه رسیدن به تربیع اول، با دوربین دوچشمی به سمت راست آن نگاه کنید و نقطه روشنی را در لبه شرقی دریای حاصلخیزی (Mare Fecunditatis) خواهید دید.
این دهانه لانگرنوس است. این دهانه به نام نقشهبرداری بلژیکی نامگذاری شده است و 133 کیلومتر عرض و 4.5 کیلومتر عمق دارد.
توسط تلسکوپی با بزرگنمایی متوسط به بالا، لانگرنوس عارضه جذابی است، دهانهای بیضی شکل با قله کوهی که در مرکز آن بالا میرود و نیم دوجین بالکن در دیوارههای داخلی آن. اما شکل بیضی آن خطای دید است. از آنجایی که به لبهی ماه نزدیک است، ما آن را از پهلو میبینیم، بنابراین مانند بسیاری از عوارض ماه، به هم فشرده به نظر میرسد. اگر مانند خدمه آپولو بر فراز این دهانه پرواز کنید، میبینید که دایرهای است.
مسیه (Messier) و مسیه A
به آرامی تلسکوپ خود را از لانگرنوس دور کنید، به سمت ساحل شمال غربی دریای حاصلخیزی (Mare Fecunditatis) بروید و درست در زیر دهانه تارانتیوس با یک جفت دهانه کوچک کنار هم روبرو خواهید شد. اینها مسیه و مسیه A هستند که به نام فهرستنویس معروف اجرام اعماق آسمان، شارل مسیه (که نام خود را به فهرست مسیه داده است) نامگذاری شدهاند.
عارضهی بزرگتر، مسیه، گودال کوچک غیرقابل توجهی به عرض 14 کیلومتر است، اما مسیه A یکی از جذابترین دهانههای ماه است، زیرا یک جفت رگهی درخشان از سمت غربی آن مانند دم دنبالهداری مینیاتوری یا پرچم خارج میشوند. این رگهها زمانی بهتر دیده میشوند که ماه کامل یا نزدیک به کامل باشد و توسط خورشید به صورت عمودی نور بر آنها بتابد.
درست مانند رگههای بلندتر و دراماتیکتر که دهانههای بسیار بزرگتر و «مشهور» مانند کوپرنیک و افلاطون را احاطه کردهاند، آنها از ذرات غباری و سنگی ساخته شدهاند که هنگام بهوجودآمدن دهانه روی ماه پاشیده شدهاند.
کوههای اسپیتزبرگن (Montes Spitzbergen)
چند رشته کوه بسیار چشمگیر روی ماه وجود دارد که قلههای آن به قدری ناهموار و بلند است که در برخی موارد به راحتی از طریق تلسکوپ یا حتی دوربین دوچشمی قابل رصد هستند و بدون شک کوهنوردان شجاع/دیوانه در آیندهای دور به فتح آنها میپردازند. اما در سطح ماه قلههای جداشدهتری نیز وجود دارد.
اگر به سمت ساحل شرقی دریای باران (Mare Imbrium)، درست بالای دهانه بزرگ ارشمیدس (Archimedes)، نگاه کنید، کوههای اسپیتزبرگن را خواهید دید، رشتهکوهی خلوت و 79 کیلومتری که مانند نوک پیکانی به سمت غرب است. این قله ها تمام آن چیزی است که از دهانهای باستانی باقی مانده است که میلیاردها سال پیش، زمانی که دریای باران شکل گرفت، با گدازه پوشیده شد.
زمانی که ماه به تازگی از تربیع اول گذشته است، این کوهها به بهترین وجه با بزرگنمایی بالا دیده میشوند، زیرا در این زمان است که آنها به رُوشمرز، خط بین روز و شب در سطح ماه، نزدیک هستند و سایههای چشمگیری را در سراسر دشت گدازهای که در آن بالا آمدهاند ایجاد میکنند.
کوه پیکو (Mons Pico)
با ماندن در کنار کوهها، هر کوهنوردی که در آینده از ماه میگذرد، میتواند برای ساحل شمالی دریای باران، جایی که درست در جنوب دهانه باشکوه با کف تاریک افلاطون، قله کوه منفرد از دشت گدازهای بزرگ مانند دندان عظیم فسیلشدهی فرسودهای سر بر میآورد.
این کوه نامش را از قله در زبان اسپانیایی، Pico گرفته است، 24 کیلومتر عرض دارد، با قلهای که 2.4 کیلومتر به آسمان سیاه ماه میرسد. هنگامی که روشمرز به تازگی بالای این کوه رفته است، منظره بسیار چشمگیری توسط تلسکوپی با بزرگنمایی متوسط یا زیاد دیده میشود. پرتوهای مایل خورشید سایهای طولانی و تاریک در پشت آن ایجاد میکنند که حس عارضهای شبیه به اورست را میدهد.
در واقع، پیکو در اثر برخوردهای ریزشهابسنگها فرسوده شده است و اکنون بیشتر شبیه تپهای بلند با قلهای گرد است تا کوهی مرتفع.
اراتوستن (Eratosthenes)
هدف بعدی ممکن است یکی از چشمگیرترین دهانههای ماه باشد، اما مانند بسیاری از اجرام نجومی اغلب نادیده گرفته میشود و توسط همسایگان بزرگتر و دیدنیتر تحت الشعاع قرار میگیرد.
با دهانهی عمیق و دارای رگههای فراوان کوپرنیک در غرب آن و منحنی ستون فقرات استگوسور کوههای آپناین که به سمت شمال و شرق کشیده شده است، اراتوستن با عرض 60 کیلومتر به راحتی با دوربین دوچشمی و به صورت منظرهای خیرهکننده با تلسکوپ قابل رصد است. با بزرگنمایی بالا، میتوانید تصور کنید که فضاپیمایی در حال چرخش به آن پایین نگاه میکنید .
در لحظههایی که دید (seeing) پایدار است، میتوانید عوارض زیادی را در داخل آن تشخیص دهید: قله مرکزی به شکل چادرهای سرخپوستی، دهانههای کوچکتر پراکنده روی کف ناهموار مچالهشده و دیوارهای پلکانی آن، که با ریزشها و رانشهای متعدد مشخص شدهاند.
بهترین زمان برای دیدن اراتوستن زمانی است که در نزدیکی روشمرز قرار دارد، زمانی که مانند حدقه چشم خالی از ماه به بیرون خیره میشود. دهانه اراتوستن در ماه کامل در زیر رگههای کوپرنیک گم می شود.
دیوار راست (Rupes Recta)
ممکن است فکر کنید جذابترین عوارض ماه را غیرممکن است که نتوانید ببینید، اما برخی از آنها نیاز به جستجوی زیادی دارند. دیواره راست تنها زمانی به وضوح قابل رصد است که روشمرز به سمت آن حرکت میکند یا به تازگی از روی آن عبور کرده است. سپس چیزی را خواهید دید که شبیه خطی کوتاه و مستقیم در شرق دهانه برت (Birt) است.
وقتی خورشید در سمت غرب آن است، دیوار راست خراش روشنی بر سطحی تاریک است. هنگامی که خورشید در شرق آسمان ارتفاع کمی دارد، دیوار مانند خطی تیره به نظر میرسد که با زغال بر روی صورت خاکستری ماه کشیده شده است.
زمانی اعتقاد بر این بود که این عارضه به طول 120 کیلومتر و ارتفاع 0.3 کیلومتر، صخرهای بلند است، اما امروز میدانیم که گسلی در پوسته ماه است، که شیب آن فقط 10 درجه است. شیبی بسیار تند برای مهاجران آینده برای یدک کشیدن کاروان اما به راحتی حتی با لباس فضایی میتوانند از آن بالا بروند.
شیلر (Schiller)
گشتوگذار روی ماه با تلسکوپ نشان میدهد که اکثریت قریب به اتفاق دهانههای برخوردی دایرهای شکل هستند. اما اینطرف آنطرف با چیزی روبرو میشوید که متفاوت به نظر میرسد، یا حتی عجیب و غریب. شیلر قطعا با این توصیف مطابقت دارد. شیلر را در نزدیکی پایین قرص ماه، نه چندان دور از دهانه معروف تیکو و بسیار نزدیک به لبهی جنوبی خواهید یافت.
شیلر با طول 179 کیلومتر، زخمی دراز است که در اثر برخورد همزمان چندین جسم با ماه با زاویه کم و ایجاد شکافی طولانی در سطح، باقی مانده است. تلسکوپ نشان میدهد که در یک انتها بزرگتر از سر دیگر است، مانند پین بولینگ، و ستیغ یا خطالراسی از مرکز بخش نازکتر میگذرد.
بهترین زمان برای دیدن شیلر زمانی است که جابجایی ظاهری قرص ماه معروف به رخگرد، شیلر را به سمت ما میچرخاند و روشمرز هم چند روز از آن گذشته است.
خلیج ایریدیوم (Sinus Iridum)
در بالای ساحل شمال غربی دریای باران بزرگ، خلیجی به شکل نیمدایرهای قرار دارد که به نظر میرسد کسی، یا چیزی، تکهای از زمینهای بلند و ناهمواری که دریای باران را از باریکهی تیرهی دریای سرما جدا میکند، را گاز گرفته است.
این تکه خلیج ایریدیوم است، خلیج رنگینکمان، بقایای دهانهای که پس از دریای باران شکل گرفت، اما سپس توسط گدازههای آن لبریز شد و تنها لبه شمالی دندانهدار آن باقیمانده است که از سطح بازالت خنککننده بیرون زده است. ایریدیوم مورد علاقه بسیاری از رصدگران ماه است.
اگرچه میتوان آن را فقط با دوربین دوچشمی دید، اما توسط تلسکوپ منظره شگفتانگیزتر است.
هنگامی که به روشمرز نزدیک میشود، قلههای آن مثل اینکه با نقره یا جیوه پوشیده شدهاند میدرخشند و سایههای سیاهرنگی ایجاد میکنند که کیلومترها کشیده میشوند، و کف خلیج که در مواقع دیگر مانند ورق کاغذ خاکستری صاف به نظر میرسد. آشکار میشود که با چروکها و چینهای بیشماری پوشیده شده است.
ادینگتون (Eddington)
در نزدیکی قسمت غربی ماه، در سمت چپ دهانه درخشان آریستارخوس، دهانه ادینگتون قرار دارد، یا بهتر است بگوییم آنچه از آن باقیمانده است قرار دارد. زمانی که این دهانه 134 کیلومتری عارضهای کامل بود، لبه آن حلقهای از سنگهای دندانهدار بود که آسمان پرستاره ماه را خراش میداد.
اما وقتی سونامی گدازهای از جنوب به داخل آن سرازیر شد، دهانه غرق شد و لبه آن تا حدی پوشیده شد. تنها چیزی که امروز میبینیم خلیجی نیمدایرهای در دوردست ترین ساحل اقیانوس طوفانها (Oceanus Procellarum) است، مانند نسخه ای ارزان قیمت از خلیج ایریدیوم.
تماشای بقایای این دهانه به دلیل برخی ویژگیهای ظریف و چالش برانگیز در کف آن، از جمله دهانه بسیار کوچک «شبح» و شیاری کم عمق، با تلسکوپ جالب است.
این نام به افتخار ستارهشناس، نویسنده و مجری رادیویی بریتانیایی سر آرتور ادینگتون بر روی این عارضه گذاشته شده.
دریای شرقی (Mare Orientale)
ما خوش شانس هستیم که ماه را در آسمان خود داریم. با این حال، منظرهای کاملاً خیرهکننده را ازدست دادهایم، زیرا چشمگیرترین ویژگی آن از دید مستقیم ما، درست در اطراف لبهی غربی، پنهان است. دریای شرقی دریایی تیره است که توسط سه حلقه کوههای متحدالمرکز احاطه شده است که عرض آن بیش از 900 کیلومتر است و ظاهری شبیه به سیبلِ هدفگری را از بالا دارد.
در نتیجه رخگرد ماه متأسفانه فقط میتوانیم بهطور موقت نگاهی اجمالی به دریای شرقی بیاندازیم. تنها چیزی که میتوانیم از دریای شرقی ببینیم، حتی زمانی که رخگرد برای مدت کوتاهی آن را به نمای بهتری تغییر میدهد، لکهای تیره و کشیده درست روی لبه است که نشانههایی از برآمدگیهای روشنتر در اطراف آن وجود دارد.
اگر دریای شرقی در سمت رو به زمین ماه شکل میگرفت، بر این سمت ماه چیره میشد و در طی ماه گرفتگی کامل، ماه را به سیبل تیراندازی سرخی تبدیل میکرد و از بالا به ما خیره میشد.