با فرارسیدن روزهای پایانی اسفند، شوق نزدیک شدن به نوروز و آغاز سالی جدید همه ما را فرا میگیرد. خریدهای سال نو و خانهتکانی و سبزه سبز کردن و در نهایت سفره هفتسین چیدن. ما نیز در سایت اورانوس خانهتکانی کرده و آماده سال و بهاری جدید میشویم. پس هفتسینمان را نیز همینجا نجومی میچینیم تا این هفت سین در سال جدید برایمان خوش یمن باشند.
همچنین باید از دوستانی که در این سال عجیب همراهیمان کردند و تشکر و سپاسگذاری کنیم که بدون هیچ چشمداشتی چراغ این سایت کوچک را روشن نگه داشتند. خانم سلدا صالحیان که ایده این هفتسین نیز از ایشان بود و خودشان هم زحمت چیدن آن را کشیدند. خانم آیلار بهراملوئیان که بهزودی به بخش “فرهنگوهنرنجومی” رونق بیشتری خواهند بخشید. آقای سیدعلی میرسالاری که در زمینه رویت هلال مطالب کامل و دقیقی برایمان ارسال میکنند. علی آزادگان، نویسند و مدیر سایت اورانوس.
سفيد چاله
سفیدچاله در نسبیت عام، منطقهای فرضی در فضازمان است که امکان ورود ندارد اما ماده و نور میتوانند از آن خارج شوند. سفیدچالهها برعکس سیاهچاله است که ماده و نور میتواند وارد آن شود اما حتی نور نیز امکان گریز ندارد.
تاکنون هیچ سفیدچالهای به صورت مستقیم و یا غیرمستقیم مورد مشاهده قرار نگرفته و وجود آنها تنها به طریق روابط پیچیده ریاضی توضیح داده میشود. اما فیزیکدانان بسیاری نیز هستند که در وجود سفیدچاله ها به یقین رسیدهاند.
سفیدچالهها مانند سیاهچالهها دارای جرم، بار الکتریکی و تکانه زاویهای هستند. سفیدچاله مانند هر جرم دیگری ماده را به سوی خود جذب میکند اما اجسامی که به سوی سفید چاله سقوط میکنند در عمل هرگز به افق رویداد آن نمیرسند.
با وجود آنچه گفته شد، هنوز هم تعدادی از فیزیکدانان هستند که سفیدچالهها را فراتر از فرضیه میدانند. هال هاگرد و کارلو روولی از دانشگاه اکسی مارسی در فرانسه در حال مطالعه بر روی عملکرد سیاهچالهها با استفاده از شاخهای از فیزیک نظری به نام گرانش کوانتومی حلقوی هستند. از نظر تئوری، تکینگی سیاهچاله تا کمترین حد پیش بینی شده در فیزیک به سمت پایین فشرده خواهد شد. و سپس به صورت سفیدچاله به مکان اولیه باز خواهد گشت (جهشی به حالت اولیه اما این دفعه به صورت سفیدچاله خواهد داشت). اما به دلیل اتساع زمانی شدیدی که در اطراف سیاهچاله وجود دارد، میلیاردها سال طول خواهد کشید که حتی کمترین جرمها ظاهر شوند.
سیاهچاله
سیاهچاله تمرکز عظیمی از جرم است که نیروی جاذبهی آن مانع عبور اجسامی که از افق رویداد آن، نه آنهایی که از تونل کوانتومی (شعاع هاوکینگ) میگذرند میشود.نیروی گرانش آن آنقدر شدید است که سرعت گریز از افق رویداد آن بیشتر از سرعت نور است .این مطلب براین دلالت دارد که هیچ چیز حتی نور در افق رویداد سیاهچاله قادر نیست از جاذبهی آن فرار کند. هرچند این تئوری وجود دارد که کرم چاله باعث میشود که جسمی بتواند از سیاهچاله بیرون آید. واژه سیاهچاله گسترده است ، بنابراین به چاله در معنای حقیقی اشاره نمیکند بلکه به مکانی از فضا اشاره میکند که هیچ چیز از آن مکان بیرون نمیآید .وجود سیاهچاله در جهان توسط مشاهدات نجومی بخصوص مطالعه اشعه X بیرون آمده است تشعشعات فعال کهکشانی و تشعشعات دودوئی به طور کامل به اثبات رسیده است.
در مرکز سیاه چاه که شعاع آن صفر است، جاذبه و گرانش به بینهایت میرسد. این نقطه، تکینگی (Singularity) نام دارد. جسم زمانی بر تگینگی سقوط میکند، که از افق رویداد عبور کرده باشد.
افق رویداد (Event of horizon) منطقهای از فضا است که بشدت تحت تأثیر نیروی جاذبه سیاهچاله است. به عبارتی افق رویداد مرزی است که در آنجا گرانش خیلی قوی میشود. اگر سیاهچاله حرکتی مداری داشته باشد، شروع به کشیدن فضا به دور افق رویداد میکند. به این گردش فضا به دور افق رویداد را Ergosphere میگویند که شکلی بیضوی دارد.
ستاره
ستارگان اجرامی هستند آسمانی که دارای منبع انرژی بوده (به سه صورت انرژی گرانشی ، حرارتی و هستهای) و این انرژی را با تابش خود بصورت امواج الکترومغناطیسی خرج میکند (از امواج رادیویی تا اشعه گاما).
بطور کلی ستارگان دارای مراحل مختلف جنینی ، کودکی و جوانی و پیری هستند. پس از اکتشاف برابری جرم و انرژی توسط انیشتین ، دانشمندان تشخیص دادند، که کلیه ستارگان باید تغییر و تحول یابند. هر ستاره هنگامی که نور (انرژی) پخش میکند، مقداری از ماده خویش را مصرف میکند. ستارگان همیشگی نیستند، روزی به دنیا آمدهاند و روزی هم از دنیا خواهند رفت. ستارگان گویهای بزرگی از گاز بسیار گرم هستند که بواسطه نورشان میدرخشند.
در سطح دمای آنها هزاران درجه است و در داخل دمایشان بسیار بیشتر است. در این دماها ماده نمیتواند به صورتهای جامد یا مایع وجود داشته باشد. گازهایی که ستارگان را تشکیل میدهند بسیار غلیظتر از گازهایی هستند که معمولا بر سطح زمین وجود دارند. چگالی فوق العاده زیاد آنها در نتیجه فشارهای عظیمی است که در درون آنها وجود دارد. ستارگان در فضا حرکت میکنند، اما حرکت آنها به آسانی مشهود نیست. در یک سال هیچ تغییری را در وضعیت نسبی آنها نمیتوان ردیابی کرد، حتی در هزار سال نیز حرکت قابل ملاحظهای در آنها مشهود نمیافتد.
اختر فیزیکدانان بر این باورند که در بعضی کهکشانها ، از جمله کهکشان راه شیری ، ستارگان نوزاد بسیاری در حال تولد هستند، افزون بر آن که پژوهشگران اظهار میدارند تکامل ، تخریب و محصول نهایی یک ستاره ، به جرم آن بستگی دارد. در واقع سرنوشت نهایی ستاره که تا چه مرحلهای از پیشرفت خواهد رسید با جرم ستاره ارتباط مستقیم دارد.
سیاره
سیاره جرمی آسمانی است که در حرکتی مداری به دور ستاره یا بقایای ستارهای میگردد و دارای شرایط زیر است:
- جرم آن به اندازهای هست که تحت تأثیر نیروی گرانش خود گِرد شود.
- جرم آن آنقدر زیاد نیست که سبب همجوشی هستهای شود.
- همسایگی خود را از سیارکها پاکسازی کردهباشد.
- میتواند گازی یا سنگی باشد.
ستارهها و سیارههای بزرگ از تراکم گازها و غبارهای میان ستارهای ایجاد میگردند و علت آن همان نیروی جاذبه موجود بین ذرات منفرد است و چون نیروی جاذبه متوجه به مرکز جسم جذاب است، لذا پدیدههای تراکمی الزاما کروی هستند. شکل زمین کمی از کرویت انحنا داشته و قرص مشتری در قطبین فشرده است.
سیاره کوتوله
طبق تعریف اتحادیه جهانی نجوم، سیاره کوتوله جرمی آسمانی است که:
- دور خورشید در گردش است
- جرم آن قدر هست که بتواند در نتیجه جاذبهاش شکل کرویش را حفظ کند و دارای تعادل هیدروستاتیک باشد
- هنوز مدار حرکت خود دور خورشید را پاکسازی نکرده است (یعنی در مدار آن، اجرام کوچکتری نیز یافت میشوند که هنوز جذب سیاره کوتوله نشدهاند)
- سیاره کوتوله، قمر نیست.
مهمترین تفاوت سیاره کوتوله با سیاره این است که سیاره مدار حرکت خود را پاکسازی کرده است. یعنی نیروی جاذبه سیاره، جرمهای کوچکتر را بهسمت سیاره کشیده و آنها را به جزئی از سیاره تبدیل کرده است. لذا مدار حرکت سیارات، پاک است و اجسام دیگری در آن پیدا نمیشوند. اما سیارات کوتوله مدار خود را کاملا پاکسازی نکردهاند.
این اتحادیه پنج سیاره کوتوله را به رسمیت میشناسد: سرس، پلوتو، هومهآ، ماکی ماکی و اریس. این پنج سیاره به جز سرس، که در کمربند سیارکی میان مریخ و مشتری قرار دارد، در ماورای مدار نپتون در بخش بیرونی منظومه شمسی قرار دارند.
سیارک
سیارک، سیارات بسیار کوچکی هستند که از صخره و فلز ساخته شدهاند. سیارکها معمولاً اجسام نامنظمی هستند و بر گرد خورشید حرکت میکنند. میلیونها سیارک در منظومه شمسی وجود دارند؛ بسیاری از سیارکها در فاصله میان مدار مریخ و مدار مشتری قرار دارند و یک کمربند سیارکی ایجاد کردهاند. دستهای دیگر از آنها در مکانهای دیگر منظومه خورشیدی یافت میشوند. به نظر میرسد علت اینکه اغلب آنها در فاصله مریخ و مشتری دیده میشوند این است که احتمالاً در مدار بین این دو سیاره، سیاره دیگری نیز وجود داشتهاست که به علت جاذبه شدید مشتری متلاشی شدهاست و سیارکها پدید آمده باشند. در حال حاضر کلمه «سیارک» به طور خاص به همین اجرام متشکل از سنگ و فلز و یخ در بخش درونی منظومه شمسی در فاصله مریخ و مشتری اطلاق میشود. مدار سیارکها بیضی شکل است. بعضی از آنها هنگام گردش از داخل مدار زهره عبور میکنند و بعضی در دام گرانش مشتری گیر کرده و از کمربند سیارکها خارج میشوند و بعضی در دام مریخ میافتند یا با یکدیگر برخورد میکنند. قمرهای فوبوس و دیموس مریخ ممکن است سیارکهایی باشند که در دام آن افتادهاند.
این کمربند شامل سه بخش دیگر نیز میباشد:
Trojans: تروجانها یا سیارکهای تراوایی مدار مشترک با مشتری دارند و با هر یک دور مشتری یک دور میزنند
Hildas : هر دو دور مشتری به دور خورشید برابر ۳ دور آنها به دور خورشید است.
Greek : تعداد دور این سیارکها متغیر است.
علاوهبر اینها سه مدار دیگر نیز وجود دارد که برخی سیارکها در آن قرار دارند که در شکل زیر مشخص است:
آپولوها: مدار زمین را قطع میکنند آتنها: همیشه از زمین به خورشید نزدیکترند آمورها: سیارکهای بین زمین و مریخ
سحابی
سحابیها گازهای میان ستارهای هستند که زادگاه و محل تولد بعضی از ستارگان هم هستند. حدودا ۹۹ درصد این محیط از گاز ساختهشده، که ۷۵ درصد این گاز هیدروژن و ۲۵ درصد دیگر از گاز هلیوم میباشد. بخشی از این گازهای میانستارهای از اتمها و مولکولهای خنثی ساختهشده، درحالی که بخشهای باردار (پلاسما)، مثل یون و الکترونها نیز در این گاز وجود دارند. این گاز بشدت رقیق است و غلظتی حدود یک اتم در هر سانتیمترمکعب دارد. اگرچه گاز میانستارهای بسیار پراکنده است، ولی در فواصل طولانی میان ستارهها، جرمش افزایش مییابد. و گاهی نیروی گرانشی بین اجرام این ابرها به قدری میرسد که ذرات را جمع کند و ستارهها و سیارات را شکل دهد.
اساساً سحابیها با رمبش گرانشی بخشهای مختلف مواد میانستارهای شکل میگیرند. گرانش متقابل باعث ایجاد تودهای از مواد شده که به مرور زمان سنگین و سنگینتر میشود. براساس این گفتهها، ستارهها احتمالاً در دل مواد درهمرونده شکل میگیرند که تشعشعات فرابنفش حاصل از یونش باعث شفاف شدن گاز محیط اطراف با طولموج قابل رؤیت میشود.
اکثر سحابیها اندازه بزرگی دارند و قطرشان به صدها سال نوری هم میرسد. اگرچه تراکم سحابیها از محیطهای اطرافشان کمتر است، با این وجود محیطهای خلأ روی زمین از سحابیها متراکمترند. در حقیقت، ابر سحابی که از نظر اندازه با زمین یکی است، به اندازه تنها چند کیلوگرم جرم خواهد داشت.
سحابی ها یک دسته نیستند. بلکه به چند دسته تقسیم می شوند: سحابی سیارهنما، نشری، تاریک، بازتابی و ابرنواختری.
البته میتوان اجزای این هفتسین را تغییر داد. مثلا سوپرنوا یا ستاره دنبالهدار نیز از اجرام جذاب نجومی هستند که میتوان از آنها نیز استفاده کرد. اما برای حفظ اصالت هفتسین و استفاده نکردن از واژههای بیگانه یا وازههایی که از نظر تعریف نجومی اشتباه هستند به همین هفتسینی که خدمتتان چیده شده بسنده نمودیم.
با آرزوی سالی خوب و پر از سلامتی و شادی.